سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
راه دل

ای کاش هر شب اینچنین مستانه می آمد نگارم 

ای کاش اندر زلف آن شمع طرب می گشت دل

در پیچ و تاب زلف او تاب غزل می بست دل

در  آسمان  آبی  چشم  خمارش  تا سحر

صد  نای  و نی  بر جان  و  دل  می بافت  دل

ای کاش هر شب اینچنین مستانه می آمد نگارم

دستی بدستم می نهاد، لب بر لبم می دخت دل

زان  وعده  بی انتها  هر  شب  ز جان  آید  ندا

کان بی وفای خوش صدا، از سوی ما بر بست دل

ای  با وفا  آخر  چرا  شوقی  به  جان  انداختی

یک  لحظه  بودن  با  چو  من  ننگست   دل؟

می­آیی آخر در برم، می بینی در چشم ترم

میل  وصالت  همچنان  تازه  است  دل!

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مشتاق مهجور 86/4/19:: 6:23 صبح     |     () نظر